اي کساني که مامور دفن من هستيد وقتي که من مرحوم شدم مرا در تابوت سياهي که تاريک تر از تاريکي هاست قرار دهيد..
چشمانم را باز بگذاريد تا همه بدانند که هنوز چشم به راهش هستم..
دستانم را از تابوت بيرون بگذاريد تا همه بفهمند به آنچه که ميخواستم نرسيدم..
بر روي قبرم بوته اي از گل بکاريد تا در بهاران بوي يار دهد..
بر روي قبرم صليبي از يخ قرار دهيد تا به جاي مادرم گريه کند چون من طاقت گريه هاي مادرم را ندارم..
بر روي قبرم چيزي ننويسيد تا زود فراموش شوم و موهايم را پريشان بگذاريد تا همه بفهمند که دست
نوازش بر سرم کشيده نشده است...
نظرات شما عزیزان:
نگی نظر نذاشتیا!
ham ghalbe ghashngi dari ham ham webloge ghashng.beht tabrik migam..be manm sar bezni khoshhla misham
برچسبها: